عاشقان ولایت |
در آينده نزديکي ملت ايران انتخابات مجلس را دارد. من لازم ميدانم در باب انتخابات مجلس، به همه - بخصوص به شما جوانان - نکاتي را بگويم. اگر چه بحمدالله ملت ما از خيلي از مسائل آگاه است، ليکن تذکر اين نکات عيبي ندارد. اين انتخابات مهمّ است؛ هم براي ملت ايران مهمّ است، هم براي دشمن. براي ملت ايران چه چيزي اهميت دارد؟ براي ملت ايران اهميت دارد که بعد از گذشت بيست سال، در صحنه سياسي کشور، يک حضور قوي، پُرنشاط و پُرشور داشته باشد و با رأي و اراده خود، قوه مقنّنهاش را شکل دهد. براي دشمن چرا مهمّ است؟ دشمن اوّلاً مايل است که در اين انتخابات، مردم حضور چشمگيري پيدا نکنند، تا بتواند بگويد که مردم با انقلاب و نظامشان قهرند! ثانياً ميخواهد که مردم تحت تأثير غوغاها و تهمتزنيها و هوچيگريها، دچار دهشت شوند و نتوانند نمايندگان حقيقي خودشان را به مجلس بفرستند؛ تحت تأثير تبليغات فريبنده و رنگين قرار گيرند و نتوانند عناصري را که به آنها دل ميبندند و اطمينان ميکنند، پيدا کنند و به مجلس بفرستند. همه بايد هوشيار باشند؛ هم دستاندرکاران، هم اشخاص و عناصر سياسي و هم همه آحاد ملت. دستاندرکاران انتخابات بايد با هوشياري تمام، کار خودشان را طوري بهانجام برسانند که هيچ خدشهاي در کار آنها وارد نشود؛ يعني قانون را رعايت کنند. من، هم از وزارت کشور دفاع ميکنم، هم از شوراي نگهبان دفاع ميکنم؛ هر دو دستاندرکاران نظام اسلامياند و هر کدام وظيفهاي دارند. وزارت کشور بايد دقيقاً برطبق قانون عمل کند و نگذارد به آراءِ مردم خيانت شود. آراءِ مردم را تا آنجا که وسع و قدرت دارند، گردآوري کنند و با امانت و دقّت تمام، اين آراءِ را بازخواني کنند، تا نتيجه معلوم شود. شوراي نگهبان هم با کمال دقّت و امانت بايد مراقب باشد که هيچگونه تخلّفي در انتخابات نشود. حقّ مردم است که شوراي نگهبان نگذارد بدخواهان اين ملت به قوّه مقنّنه راه پيدا کنند. شوراي نگهبان بايد حقّ مردم را ادا کند و مانع شود از اينکه بدخواهان اين ملت، بدخواهان اين انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّه مقنّنه کشور امام شوند؛ آن هم در مجلسي که در سال امام تشکيل ميشود. هر دو موظّفند؛ هم شوراي نگهبان، هم وزارت کشور. بايد همه دعا کنيم و توفيق آنها را از خدا بخواهيم و به آنها کمک کنيم. در مورد آحاد مردم و چهرهها و شخصيتهاي سياسي، آنچه مهمّ است، اين است که انتخابات بايد در فضايي انجام گيرد که هم پُر شور و زنده و با نشاط باشد، هم آرام و متين باشد؛ يعني شور و نشاط باشد، اما تشنّج نباشد؛ متانت و آرامش و اطمينان و استقرار باشد. اين فضاي مطلوب انتخابات است. هرکس اينطور عمل کند، خدمت کرده است؛ هرکس عکس اين عمل کند، يا مردم را نسبت به انتخابات بدبين کند، يا آنها را از نتايج انتخابات نااميد کند، يا فضا را با شايعهپراکني و تهمتزني و درگيريهاي دروغين ملتهب کند و از آرامش بيرون بياورد، خيانت کرده است؛ هرکس ميخواهد باشد؛ اين را همه بدانند. مردم با دقّت نگاه ميکنند و در اين قضايا، دوستان و دشمنان و خيرخواهان و بدخواهان خود را ميشناسند. خيرخواه آن کسي است که فضا را با نشاط و با شور نگه ميدارد و در عين حال با حرفهاي آرامشبخش خود، فضا را براي انتخابات آماده ميکند تا مردم بيايند و در انتخابات شرکت کنند. انشاءالله اين انتخابات، از انتخاباتهاي قبلي هم بالاتر و پُرشورتر باشد و تعداد شرکت کنندگان بيشتر باشند. آدمِ بدخواه و بددل کسي است که اوّلاً نيش ميزند که مردم را بدبين کند، بعد هم فضا را ملتهب ميکند؛ يعني فضاي تهمت، فضاي بدبيني و فضاي تشنّج سياسي درست ميکند؛ اينها بسيار بد است. بعضي طرفدار اين هستند که هميشه دعوا وجود داشته باشد! چرا بايد دعوا باشد؟! يک ملت در سايه دعواي بين خود، به جايي نميرسد. يک ملت هرچه ميخواهد و هر آرزويي که دارد، با اتّحاد، با وحدت، با همدلي و با همدستي، به آن آرزوها ميرسد. چرا بعضي همه تلاششان اين است که دلها را با هم بد کنند؛ دلها را پُر از کينه از هم بکنند و دائماً عليه يکديگر جوّ تهمت بهوجود آورند؟! چه چيزي براي مملکت و ملت و آينده و نظام بهدست ميآيد، جز اينکه دستشان از حقايق و از صفا و امانت و صداقت خالي است؟! ميخواهند چيزي گفته باشند؛ اينطوري حرف ميزنند؛ اينطوري مينويسند! بايد فضاي کشور را به سمت همدلي پُرنشاط و پُرشور پيش ببرند؛ وظيفه همه است. مردم هم بايستي بگردند و در همين فرصتي که تا انتخابات باقي است، بهعنوان يک وظيفه شرعي و اخلاقي، نامزدهايي را پيدا کنند که وقتي در محضر خدا از آنها سؤال ميشود که چرا تو اين آقا يا اين خانم را به قوه مقنّنه فرستادي، بتواند جواب بدهد و بگويد براي اين مصلحت. انتخابات، وظيفه است. انتخابات، يک کار بزرگ و يک اقدام شرعي و يک اقدام خدايي است؛ بگرديد آدمهاي مناسب را براي اين کار مهم پيدا کنيد. آدمِ مناسب چطور آدمي است؟ بايد کارآمد باشد؛ اين تجربه بيستساله ماست. کارآمدي تنها هم کافي نيست؛ بايد متديّن هم باشد. آدم متديّن، احتمال خيانتش کم است. آن متديّنهايي که يک وقت دچار لغزش ميشوند، اوّل تقواي خودشان را از دست ميدهند؛ بعد اين لغزش به سراغ آنها ميآيد. پس، بايد متديّن و باتقوا هم باشند تا بتوانيد براي کارهاي اين کشور به آنها اعتماد کنيد. همچنين بايد در مقابل توپ و تشر اين و آن - خارجي، داخلي، زورگويان، قدرتمداران - شجاع باشد و دل خود را نبازد. کسي که دل خود را در مقابل توپ و تشر باخت، دستش هم براي امضا ميلغزد؛ پايش هم براي جلو رفتن ميلرزد؛ نميشود به او اعتماد کرد. نماينده بايد شجاع و باشرف و امين و طرفدار ضعفا و قشر ضعيف باشد. قانون بايد بتواند از حقوق ضعفا دفاع کند، والاّ قانوني که پولداران را پولدارتر کند، قانون مملکت اسلامي نيست. قانون بايد بتواند گرهها را باز کند و به دردِ دل قشرهاي محروم برسد. نماينده بايد آدمي باشد که اين چيزها را بفهمد؛ آدمي باشد که حتّيالمقدور با تجربه باشد. در اين کارهاي بزرگ، تجربه خيلي مهمّ است. بگرديد اين خصوصيات مهم را در اشخاص پيدا کنيد. انسان متديّن، عفيف، کارآمد، شجاع، داراي قدرت مقاومت در برابر اين و آن، اگر به قوّه مقننه برود، طبق تجربهاي که ما در اين بيست سال داريم، ميتواند در نقاط حسّاس، به نفع مردم و به نفع کشور کار کند. اينطور انسانهايي مهمّند. نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحي : MyThm ] [ Weblog Themes By : MyThm ] |